وبلاگ - آخرین اخبار

نظریه صفات

نظریه صفات

در نظریه صفات ؛ گفته می‌شود که رهبران موفق دارای صفات شخصیتی، اجتماعی و ویژگی‌های بدنی خاص می‌باشند. هدف از ارائه این نظریه شناخت بهتر فرایند رهبری، توصیف رهبری مؤثر و صفات شخصیتی مؤثر در رهبری، بوده است. بنابراین کار آغازین در زمینه کارایی رهبری در یک سوگیری متداول سهیم بود. بیشتر رفتار به شخصیت زیربنایی بازیگر اسناد داده می شد. انسان سازنده اعصار بود و نه بالعکس! این شیوه با عنوان نظریه رهبری بزرگمرد نیز موسوم بود و چنین پنداشته می شد که اگر بتوانیم شمار بسیار زیادی از رهبران را مورد مشاهده قرار دهیم می توانیم مجموعه از صفات را شناسایی کنیم که برای شناسایی رهبران بزرگ و کارآمد آینده به کار می روند آنگاه گزینش با ترسیم نیم رخ های شخصیت و صفات و انواع آزمون ها، آسان می شد.

لذا مطالعات بسیاری در این زمینه آغاز شد و بازنگری همه این مقالات در دهه 1950 نشادن داد، صفات هماهنگی اندکی داشتند و در اغلب موارد یک صفت خاص در یک موقعیت خاص کارآمد شده بود و در موقعیت دیگر رابطه منفی با عملکرد داشت. با این وجود استاگدیل در بازنگری خود ویژگی های عمومی رهبران کارآمد که اغلب در بیشتر موقعیت ها کاربرد دارد لیست کرده است:

1- انگیزه قوی برای قبول مسئولیت و انجام وظیفه

2- پافشاری و نیرو در پیگیری اهداف

3- ماجراجویی و خلاقیت در مشکل گشایی

4- توان ابتکار عمل در موقعیت های اجتماعی

5- توانایی اعمال نفوذ در دیگران و قابلیت ساخت دهی به نظام های تعامل اجتماعی به منظور رسیدن به هدف

6- اعتماد به نفس و احساس هویت شخصی

7- تمایل به پذیرفتن پیامدهای تصمیم گیری

8- آمادگی جذب فشار ناشی از روابط متقابل

9- میل به تحمل ناکامی و تاخیر

انتقادات به نظریه: صفات شخصیتی معمولا غیرقابل اعتماد هستند اما بجای آن مشاهده رفتار واقعی تر و دقیق تر و قابل پیش بینی تر به نظر می رسد. صفات قابل تغییر نیست. یک صفت ویژگی های زیادی را با خود دارد و مهمتر از همه موقعیت بر صفات اثر دارند، لذا صفت به اضافه موقعیت می بایست بررسی شود و نه صفت به تنهایی!

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.