برنامه های استراتژیک شما احتمالا نه تنها استراتژیک نیستند بلکه حتی برنامه هم نیستند!!

برنامه های استراتژیک شما احتمالا نه تنها استراتژیک نیستند بلکه حتی برنامه هم نیستند!!
این اتفاق بسیاری از اوقات رخ می دهد؛ گروهی از مدیران دو روز در یک محل مشخص جمع می شوند و برای به دست آوردن یک “برنامه استراتژیک” اقدام می کنند. این کار را انجام می دهند، و سپس هریک به خانه های خود می روند. اما آیا آنها یک برنامه استراتژی تولید کرده اند؟

در آغاز سمینارهای عمومی، من در مورد برنامه ریزی استراتژی، از شرکت کنندگان که شامل گروهی از اعضای هیئت مدیره و مدیران اجرایی و مدیران ارشد هستند می خواهم تا نمونه ای از یک استراتژی را در یک ورق کاغذ بنویسند. آنها در ابتدا به من نگاه می کنند و متوجه می شوند این یک کار دشوار است و من به آنها اطمینان می دهم که این واقعا یک سوال سخت است و آنها شروع به نوشتن می کنند.

نتایج همیشه برای من شگفت آور است. برخی از پاسخ های لیستی که در جلسات اخیر دریافت کردم، به شرح زیر است: اقدامات (راه اندازی یک سرویس جدید و بررسی مناسب بودن ایجاد صندوق بازنشستگی)، فعالیت ها (بازاریابی محصولات از طریق کانال های مناسب)، اهداف (دستیابی به درآمد خالص 100 میلیون دلار) و توصیف گسترده ای از آنچه که می گذرد (روند برنامه ریزی از ابتدا تا انتهای محصول و تحقق منافع ذینفعان).

متاسفانه؛ اما حتی یکی از این پاسخها استراتژی نیستند. در حالیکه مدیران راجع به استراتژی صحبت می کنند، اغلب در مورد معنای آن، سردرگم هستند.

اما چرا سردرگمی؟

اصلی ترین اشتباه، عدم تشخیص بین “هدف”، “استراتژی” و “عمل” است.

📚 برگرفته از سایت www.hbr.org

🖌 نویسنده: گراهام کنی