وبلاگ - آخرین اخبار

مفهوم كلیت

کلیت

مفهوم كلیت

یک سیستم اصلی مثل مدرسه، بدن انسان، اتومبیل و یا ساعت را در نظر بگیرید. لازم به ذکر است هر سیستم اصلی میتواند از یک سری سیستم های جزئی تر تشکیل شود.

مثال

بعنوان مثال اتومبیل بعنوان یک سیستم اصلی از چندین سیستم جزئی مثل سیستم موتور، سیستم ترمز، سیستم انتقال قدرت و … بوجود آمده و بدن انسان نیز از سیستم های جزئی‌تر، مثل سیستم گردش خون، سیستم اعصاب، سیستم گوارش و … تشکیل شده است.

  • آیا می توان گفت مجموع اجزاء یک سیستم مساوی با سیستم کلی است؟
  • آیا کلیت یک سیستم، ویژگیهای اجزایش را دارد و یا اینکه چیزی متفاوت از آنهاست؟
  • آیا با شناخت اجزای یک سیستم می توان ادعا نمود که کل سیستم شناخته شده است؟
  • آیا با شناخت رفتار اجزا میتوان رفتار سیستم کلی را بطور کامل شناخت؟
  • آیا با تجزیه و ریزتر نمودن یک سیستم و شناخت این اجزای کوچک میتوان به شناخت سیستم کلی دست یافت؟
  • پاسخ به هر کدام از سئوالات فوق، ما را به موضوع اصلی بحث مان هدایت می کند. در پاسخ به سئوال اول باید گفت «کل بیشتر از مجموع اجزایش می باشد، البته منظور از واژه مجموع، جمع ریاضی نیست بلکه منظور طرز قرار گرفتن و سازمان دهی اجزا می باشد بطوری که اگر اجزا را بدون سازمان یا نظم خاصی روی هم قرار دهیم کل حاصل نمی شود.»

مثال

با طرح چند مثال این موضوع را بیشتر توضیح می دهیم. همانطور که می دانید ساعت از اجزای خاصی تشکیل شده است؛

مثل: صفحه، عقربه ها، چرخ دنده ها و … . آیا می توان گفت ساعت صرفاً مجموع این اجزا می باشد و بس؟ این درست است که ساعت از اجزای مورد نظر ساخته شده است ولی واقعیت این است که وقتی اجزای مورد نظر با نظم و ترتیب خاصی کنار همدیگر قرار می گیرند، کلیت جدیدی بنام “ساعت” را بوجود می آورند، این کلیت جدید(ساعت)، ویژگیها و خصوصیاتی دارد که در مجموع اجزای آن وجود ندارد. بعبارت دیگر ساعت هویت و ماهیت جدیدی دارد که جدا از ماهیت اجزای آن می باشد.

نکته دیگر

نکته دیگر در ارتباط با اصل کلیت این است که «کل، ماهیت اجزایش را تعیین نمی نماید. بدین معنی که خواص و کیفیت کل نه تنها با خواص اجزایش فرق دارد، بلکه غالباً خواص کل در اجزایش یافت نمی شود.»

ادامه مثال ساعت

برای توضیح مطلب بازهم به مثال ساعت برمی گردیم. آیا اجزای ساعت هر کدام به تنهایی می توانند خواص ساعت (سیستم اصلی) را داشته باشند؟ آیا هر یک از این اجزا می توانند کار ساعت (نشان دادن زمان) را انجام دهند؟

پاسخ

پاسخ منفی است، چرا که نشان دادن زمان، خاصیت و کیفیتی است که فقط مجموعه کلی(ساعت) از آن برخوردار بوده و این ویژگی در اجزای آن یافت نمی شود. بعبارت دیگر وقتی این قطعات مکانیکی با نظم و هدفمندی کنار هم و در رابطه با هم قرار می گیرند، کلیت جدیدی را بوجود می آورند که این کلیت ویژگی و خواصی دارد که اجزا ندارند.

سیستم های زنده

سیستم های زنده مثل انسان و حیوان و گیاهان و … هم همینطور. بدن انسان به عنوان یک سیستم کلی از یک سری اجزاء و با عبارت دقیقتر بگوئیم زیر سیستم ها و یا سیستم های فرعی مثل سیستم گردش خون، سیستم اعصاب، سیستم گوارش و … تشکیل شده است.

آیا هر کدام از این اجزاء ویژگیها و خاصیت های یک انسان را دارند؟ درست است که بدن انسان از این اجزا و یا سیستم های فرعی تشکیل یافته، ولی بدن انسان به عنوان یک سیستم کلی حرکت ها و رفتارهایی می کند  که اجزا قادر به انجام آنها نیستند.

سیستم های اجتماعی

سیستم های اجتماعی مثل مدرسه، سازمان و یا جامعه نیز در کلیت و جامعیت وجودی خود، توان و بضاعتی را می یابند که این توان نتیجه گردآمدن مجرد اجزا نیست، بلکه ارتباط اجزا با یکدیگر و نحوه ترکیب، نظم و سازمان یافتن اعضای آن سرمنشاء توان و قدرت یک سیستم است. شاید بتوان قدرت جامعه یا كشوری همچون ژاپن را از این زاویه مورد بررسی قرار داد.

بنابراین

یک مدرسه، یک سازمان و یا یک جامعه برای اینکه از توانمندی و ویژگیهای آیده آلی برخوردار باشد، باید اجزای خاصی داشته باشد و مهمتر اینكه این اجزا نیز به نحو خاصی ترکیب یافته باشند.

پس می توان گفت یکی از علتهای تفاوت عملکرد مدارس، سازمانها، خانواده ها و یا جوامع و کشورها، نحوه ترکیب و سازماندهی اجزای آنها می باشد، این نحوه ترکیب و قرار گرفتن اجزا در کنار هم و نوع ارتباطات باعث می شود که کلیت های متفاوتی بوجود بیاید.

نکته دیگر

نکته دیگری که در بحث کلیت سیستم باید به آن توجه کرد این است که با شناخت اجزای سیستم نمی‌توان به شناخت سیستم کلی دست یافت. ب

عنوان مثال

  • آیا با شناخت اجزای بدن انسان می توان به شناخت کاملی از  انسان دست یافت؟
  • آیا می توان با تجزیه بدن انسان به قسمتهای کوچکتر مثل قلب، شش، چشم و … و مطالعه دقیق و علمی آنها ادعا نمود که به شناخت کاملی از انسان و رفتارش دست یافته ایم؟
  • آیا می توانیم بگوئیم با این نوع مطالعه تجزیه ای و جزء نگرانه می توانیم رفتار سیستم کلی (انسان) را درک کنیم؟

مسلماً خیر چرا که انسان بعنوان یک کل رفتارها و ویژگیهایی دارد که این رفتارها و ویژگیها در اجزای تشکیل دهنده اش وجود ندارد.

پس با شناخت عملکرد و ویژگیهای اجزا نمی توان گفت که عملکرد سیستم کلی را شناخته ایم. سیستم کلی ویژگیها و عملکردی دارد که در اجزایش به تنهایی دیده نمی شود.

همین مثال را در مورد سیستم های اجتماعی هم می توان ارائه کرد.

  • آیا شما می توانید ادعا نمائید که با شناخت تک تک اعضا و یا واحدهای یک سازمان، آن سازمان یا مجموعه را به طور کامل شناخته اید؟

خیر، چرا که با شناخت تک تک اعضای یک سازمان و یا یک شهر نمی توان ادعا کرد که آن مجموعه را شناخته ایم. یعنی نمی توان ادعا نمود که با شناخت تک تک اعضا، سیستم کلی را نیز بطور کامل می توان شناخت.

همانطور که در مثال ساعت و بدن انسان توضیح دادیم. سیستم کلی ویژگیها و خصوصیاتی دارد که در اجزای آن دیده نمی شود. یعنی نحوه قرار گرفتن این اجزا و ترکیب و سازماندهی آنها، کلیت جدیدی را با رفتار و ویژگیهای جدید بوجود می آورد. بعبارت دیگر با ریزتر نمودن یک سیستم کلی نمی توان رفتارهای آن را بطور کامل بررسی کرد.

داستان فیل و کوران

اگر داستان فیل و کوران مولوی را بخاطر آورید، می بینید که در آن داستان عده ای نابینا قسمتهای مختلف بدن فیل را لمس می کردند و هر کدام به ظن خود تعریفی از فیل ارائه می دادند. یکی که گوشهای فیل را لمس کرده بود می گفت فیل چیزی شبیه بادبزن است، دیگری که پاهای فیل را لمس کرده بود می گفت فیل مانند ستون است و آن که دم فیل را لمس کرده بود می گفت که فیل مانند طناب است و …

با وجود‌‌ اینکه فیل از این قسمتها تشکیل شده بود، ولی در حقیقت هیچکدام از این ها نبود.

در شناخت مسائل و معضلات اجتماعی هم اغلب با چنین مشکلی مواجه هستیم. هر یک از افراد با توجه به تخصص، سطح دانش، زاویه دید و نگرش، تجربیات قبلی و …

بخشی از یک مسئله اجتماعی و یا هر موضوعی را می بیند و همان را حقیقت می پندارد. و بر اساس همین درک و پنداشت ناقص و محدود خود، رای و نظری  کلی برای حل مشکل مورد نظر ارائه نموده .

جالب اینکه بر آن بسیار پافشاری می کند. در اغلب مواقع راهکارهای این چنینی نه تنها به حل مشکل مورد نظر کمکی نمی کند بلکه باعث پیچیده تر شدن موضوع خواهد شد. کلیت مسئله را دیدن و درک کلیه ابعاد و روابط یک موضوع (تا حد امکان) از اهداف تفکر سیستمی است.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.