طرحواره بی اعتمادی/ بدرفتاری
انتظار این که دیگران به انسان ضربه میزنند، بدرفتارند، انسان را سرافکنده میکنند، دروغ می گویند و دغلکار و سودجود هستند. چنین انتظاری باعث می شود فرد وقایع پیرامون را به گونه ای خاصی ادراک کند: آسیبی که به فرد وارد نموده اند، عمدی بوده و یا اینکه در نتیجهٔ بی مبالاتی و غفلت مفرط پدید آمده است. ممکن است فرد احساس کند همیشه یک نفر موجودی او را میدزدد و یا حق او را میخورد.
سیمای بالینی طرح واره بی اعتمادی/بدرفتاری:
بیمارانی که طرح وارهٔ بی اعتمادی/بدرفتاری دارند، انتظارشان این است که اطرافیان آنها به زودی میمیرند، آنها را دست می اندازند، اموالشان را میدزدند یا این که امتیازاتشان را از دستشان میگیرند و در بدترین شکل، دیگران در پی سوءاستفاده یا تحقیر کردنشان هستند. این بیماران به درستی و صداقت دیگران اعتماد ندارند و سخت نگران این مسئله هستند. به دیگران سوء ظن دارند و از آنها فاصله می گیرند. این بیماران گاهی اوقات اعتقاد دارند که دیگران عمداً به آنها ضرر میزنند. آنها در بهترین حالت، احساس می کنند که دیگران تنها به فکر خودشان هستند و مهم نیست برای نیازهای خود به دیگران ضربه بزنند و در بدترین حالت، اعتقاد دارند مردم، شیطان صفت و دیگر آزارند و برای لذت طلبی خود به دیگران ضربه میزنند. در افراطی ترین شکل، بیمارانی که چنین طرح واره ای دارند، معتقدند دیگران می خواهند آنها را عذاب بدهند و از نظر جنسی از آنها سوء استفاده کنند. (ایساک بشویس سینگر [۱۹۷۸] در کتابی به نام شوشا که راجع به قتل و عام یهودیان نوشته است به بهترین شکل طرح وارهٔ بی اعتمادی/بدرفتاری را به صورت یک باور جمعی نشان داده است: جهان، کشتارگاه و فاحشه خانه ای بیش نیست . ص ۲۶۶.)
سیمای بالینی طرحواره بی اعتمادی/بدرفتاری:
بنابراین بیمارانی که چنین طرح واره ای دارند، مایل به ایجاد روابط صمیمی نیستند. آنها افکار و احساسات خصوصی خود را با دیگران در میان نمی گذارند یا این که زیاد به دیگران نزدیک نمی شوند و در برخی موارد به گونه ای پیشگیرانه با دیگران بدرفتاری می کنند یا آنها را گول میزنند (آنها را گول میزنم، قبل از این که مرا گول بزنند). در مقیاسی وسیع می توان گفت بدرفتاری و قربانی شدن، شاخصه های رفتاری آنها هستند. برخی از این بیماران، همسران بدرفتاری را انتخاب می کنند و به آنها اجازه می دهند تا از نظر هیجانی، جسمی یا جنسی، از آنها سوءاستفاده کنند. برعکس برخی از آنها نسبت به دیگران بدرفتاری می کنند. برخی از این بیماران برای افرادی که با آنها بدرفتاری شده در حکم ناجی عمل می کنند یا این که برضد افرادی که انها را بدرفتار تشخیص داده اند، رفتارهایی افراطی نشان می دهند. بیمارانی که طرح وارهٔ بی اعتمادی/بدرفتاری دارند، اغلب حالت پارانوئیدگونه دارند: آنها دائم دیگران را آزمایش می کنند و در پی جمع کردن شواهد هستند که ببینند آیا مردم ارزش اعتماد کردن دارند یا نه.
اهداف درمان طرحواره بی اعتمادی/بدرفتاری:
هدف اصلی درمان، این است که بیماران پی ببرند در عین حال که برخی افراد قابل اعتماد نیستند، بسیاری دیگر، ارزش اعتماد کردن دارند. به آنها آموزش می دهیم تا حدامکان از ارتباط با افراد بدرفتار کناره گیری کنند و در موقع لزوم از خودشان دفاع نمایند و در زندگی شخصی خود به افراد قابل اعتماد تکیه کنند. بیمارانی که طرح وارهٔ بی اعتمادی بدرفتاری آنها بهبود یافته است، یاد می گیرند بین افراد قابل اعتماد و غیرقابل اعتماد تمایز قائل شوند. آنها یاد می گیرند که افراد را بر روی یک پیوستار قابلیت اعتماد بنگرند، افرادی که ارزش اعتماد کردن دارند، بی عیب و نقص نیستند. بیماران یاد میگیرند در ارتباط با افراد قابل اعتماد، متفاوت رفتار کنند. انها دست از شک کردن دربارهٔ دیگران برمی دارند، به دیگران کمتر سوء ظن پیدا می کنند و آزمایش کردن دیگران را رها کرده و در ارتباط با افرادی که با آنها زندگی نزدیکی دارند، صادقانه تر رفتار می کنند. آنها بسیاری از رازهای زندگی خود را با دیگران در میان می گذارند و برای این کار، دست به خطر می زنند. اگر با افراد به صورت تجربه پذیرانه عمل کنند، نهایتا فردی را پیدا می کنند که قابل اعتماد باشد و بتوانند با او رابطه ای متقابل و سالم برقرار کنند.
نیاز به راهنمایی دارم
بعضی از نکات به خودم وبیشترش به پسرم شباهت دارد