وبلاگ - آخرین اخبار

سیمای بالینی طرح واره استحقاق/بزرگمنشی

فردی که چنین طرحواره ای دارد معتقد است که نسبت به دیگران یک سر و گردن، بالاتر است، حقوق ویژه ای برای خودش قائل است و تعهدی نسبت به رعایت اصول روابط متقابل که راهنمای تعاملات اجتماعی بهنجار هستند، ندارد. اغلب بر این نکته پافشاری میکند که دیگران باید هر آنچه را که او میخواهد برایش فراهم کنند، بدون توجه به این که آیا درخواست او منطقی است، چه چیزی از نظر دیگران معقول است، یا این که چه هزینه ای برای دیگران دارد. چنین افرادی برای این که بتوانند کسب قدرت کنند و یا دیگران را کنترل نمایند، تمرکز افراطی بر برتری جویی (برای مثال موفق ترین، بااستعدادترین و ثروتمندترین شدن) دارند (هدف اولیه کسب توجه یا پذیرش از سوی دیگران نیست). گاهی اوقات برای این که فرد بتواند تمایلات خود را ارضاء کند، بدون همدلی با دیگران و یا بدون توجه به نیازها و احساسات آنها، به رقابت افراطی یا کنترل رفتارهای دیگران روی می آورد.

سیمای بالینی طرح واره استحقاق/بزرگمنشی

 

  • بیماران، احساس می کنند افراد خاصی هستند و معتقدند که از دیگران برترند. از آن جایی که این بیماران، احساس می کنند به نوعی نخبه هستند، در نتیجه این حق را به خود می دهند که از امتیازها، حقوق و مزایای ویژه ای بهره مند باشند و از طرف دیگر خود را به اصل احترام متقابل که زیربنای روابط سالم انسانی است، پایبند نمی دانند. آنها تلاش می کنند رفتارهای دیگران را برای ارضاء نیازهای خودشان کنترل کنند، بدون این که با نیازهای دیگران همدلی کنند.
  • آنها در فعالیت های خودخواهانه و بزرگ منشانه درگیر می شوند. علاوه بر این، بر کاری که انجام می دهند، یا سخنی که میگویند یا چیزی که می خواهند سماجت بسیار به خرج می دهند، بدون این که متوجه آسیب هایی باشد که به دنبال این کار به دیگران وارد می شود.
  • رفتارهای معمول این بیماران عبارتند از: رقابت طلبی افراطی، فخرفروشی، سلطه گری، بیان قدرت به شیوه نامناسب و تحمیل نظرات خود به دیگران.
  • بین دو گروه از بیمارانی که طرح واره استحقاق دارند، تمایز قائل شده ایم: بیمارانی که طرحواره “استحقاق ناب” دارند و بیمارانی که در پیشینه پژوهشی اختلالات شخصیت به نام “خودشیفته” از آنها یاد می شود.
  • بیماران خودشیفته برای جبران افراطی طرح واره های زیربنایی نقص و محرومیت هیجانی، به گونه ای عمل میکنند که انگار مستحق آن رفتار هستند. ما این نوع خودشیفتگی را “استحقاق شکننده” می نامیم.
  • هدف اصلی درمان برای این دسته از بیماران تغییر طرح واره محرومیت هیجانی و نقص است. محدودیت گزینی در ارتباط با این بیماران مهم است، اما محور اصلی درمان نیست.
  • بیمارانی که طرح واره استحقاق ناب دارند، در دوران کودکی، لوس بار آمده اند و این رفتارها را در بزرگسالی نیز ادامه می دهند. استحقاق آنها به عنوان جبران افراطی طرح واره زیربنایی نگریسته نمی شود و شیوه مقابله ای با تهدید ادراک شده نیز به شمار نمی رود. بیمارانی که طرح واره استحقاق ناب دارند، معمولا طرح واره های زیربنایی آنها آماج درمان قرار نمی گیرد، بلکه محدودیت گزینی، محور اصلی درمان است. در این بخش، بر طرح واره استحقاق ناب متمرکز می شویم، اگرچه بسیاری از این راهبردها می تواند به هنگام کار با بیماران مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته نیز مفید و مؤثر باشد.
  • گروه دیگر این بیماران را “استحقاق وابسته” می نامیم که ترکیبی از طرح واره استحقاق و وابستگی است. این بیماران احساس می کنند حق دارند به دیگران وابسته شوند، به گونه ای که آنها از ایشان مراقبت کنند. آنها معتقدند دیگران باید نیازهای روزمره شان را به غذا، لباس، سرپناه و هزینه مسافرت تامین کنند و اگر این کارها را انجام ندهند، عصبانی می شوند. درمانگر در درمان این گروه از بیماران، باید همزمان بر روی طرح واره های استحقاق و وابستگی کار کند.
1 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.