هدف
هدف ها و معيار سنجش فعاليت هاي سيستم:
براي آغاز بررسي يك سيستم، بهترين نقطه، هدف هاي كل سيستم است، زيرا در انديشيدن به اجزاي فرعي سيستم اگر هدف هاي كل در نظر گرفته نشود، احتمال بروز اشتباهات زيادي وجود دارد.
هدف
با اين همه بايد از آغاز كار، از اشتباهي كه ممكن است در مورد واژه «هدف» رخ دهد آگاهي حاصل كنيم. اشخاص وابسته به سيستم از هدف هاي خود با حرارت سخن مي گويند. منظور آن ها از «هدف» آن چيزي است كه از فعاليت ها و عمليات اجرائي سيستم كاملاً مجزا و مستقل است.
مثال
رئيس يك دانشگاه كه ميخواهد حداكثر بودجه ممكن را به منظور عملي ساختن اهداف دانشگاه نصيب سازمان تحت مديريت خود كند ناچار است در كميته هاي قانون گذاري و مجامع عمومي ظاهر شده و تصويري هر چه جالب تر از هدفهاي دانشگاه ارائه دهد.
مقصود او كسب پرستيژ و قدرت سياسي هرچه بيشتر به منظور دريافت بودجه بيشتر براي فعاليت هاي دانشگاه است. از همين رو از كيفيت تعليم و تربيت، مقام و منزلت دانشگاه، خدمات اجتماعي و … داد سخن مي دهد.
حال ببينيم قصد تحلیل گر سیستم از بررسي هدف يك سيستم چيست؟
او با بررسي خود ميخواهد به اين نتيجه برسد كه آيا سيستم هدف هاي ديگر خود را در راه نيل به هدف اصلي آگاهانه فدا خواهد كرد يا نه؟
اگر شخصي مدعي شود كه هدف واقعي زندگي او خدمت به جامعه است ولي تجربه نشان دهد كه شخص مذكور مايل است اوقاتي از عمر خود را در بخش خصوصي به كار پردازد و حداكثر درآمد ممكن را به دست آورد، از نقطه نظر تحليلگر سيستم، هدف مورد ادعاي او با هدف واقعي اش مطابقت ندارد. زيرا اين شخص حاضر است گاهي هدف اعلام شده (ظاهري) اش را قرباني هدف ديگر خود بنمايد.
سفسطه در بررسي هدف ها
(در بررسي هدف ها نوعي سفسطه معمول است، كه تاكيد بيش از حد بر روي هدف هاي واضح و آشكار ميباشد. به عنوان مثال يك آزمايشگاه پزشكي را در نظر بگيريد. پزشكان نمونه هائي را براي آزمايش به اين آزمايشگاه مي فرستند.
هدف اين آزمايشگاه چيست؟ مي توانيم بگوئيم هدف آن، آزمايش هر چه دقيقتر نمونه ها است. اما در حقيقت هدف واقعي صحت و دقت آزمايش نيست بلكه دقت و صحت در آزمايش وسيله اي است كه در تشخيص بيماري به پزشك كمك مي كند.
به زعم تحليلگر تنها هنگامي كه به نتيجه اصلي و مطلوب مي انديشيم متوجه مي شويم هدف از چه اهميتي برخوردار است. شايد در برخي موارد دقت در كار واجد آن اهميتي نباشد كه ديگر هدف ها را براي نيل به آن قرباني كنيم.)
تشخيص هدف هاي واقعي سيستم
البته تعيين و تشخيص هدف هاي واقعي سيستم همانند تشخيص هدف هاي واقعي يك شخص كار آساني نيست. ما غالباً هدف هاي واقعي خود را به اين دليل كه ممكن است براي ديگران قابل قبول نباشد، مخفي نگاه مي داريم. زيرا در چنين مواردي اگر ديگران از هدف هاي واقعي ما آگاه گردند، قادر به جلب حمايتهاي لازم از طرف آنان نخواهيم بود.
معيار فعاليت سيستم
براي اين كه موضوع هدف ها بيشتر مشخص و ملموس گردد تحليلگر سيستم ناچار است از مرحله مبهم تشخيص هدف ها فراتر رفته به معيارهاي مشخص تر و دقيق تري براي اندازه گيري فعاليت هاي كل سيستم دست يابد. معيار فعاليت سيستم، عدد و رقمي است كه چگونگي كار سيستم را بيان مي دارد. اين رقم هر قدر بزرگتر باشد به معني آن است كه كار سيستم بهتر انجام مي شود .
عكس آن نيز صادق است. گاهي دانشجوئي هدف خود را گرفتن نمرات خوب مي داند. در اين مورد معيار كاملاً مشخص است . براي بسياري از اساتيد جالب توجه است مي بينند كه دانشجوئي تنها به نمره عالي مي انديشد. از آن جا كه مي داند نمره خوب در آينده بورس هاي تحصيلي و امتيازات ديگري به همراه خواهد داشت هدف را كسب نمرههاي خوب مي داند.
هدف اعلام شده اين دانشجو آموختن دانش است ليكن معيار واقعي عمليات، نمره مي باشد.
وي سخنان بي معنائي از قبيل «هدف من خدمت صادقانه به بشريت و كشور است» را رد مي كند. مي خواهد بداند اين موجودي كه سيستم ناميده مي شود، براي چه منظوري به وجود آمده است، و هدف واقعياش چيست. اين كار تنها از طريق مشاهده و بررسي دقيق عمليات واقعي سيستم امكانپذير مي گردد. او حاضر نيست آن چه را كه سيستم خود مدعي انجام آن است بپذيرد. به علاوه وي معتقد است كه مي تواند ابرهائي را كه در اطراف معيار يا ارقام واقعي مربوط به سيستم گرد آمده اند و سبب خطا و گمراهي مي شوند كنار زده و به واقعيت دست پيدا كند.
تعيين معياري جهت اندازه گيري كار سيستم
بنابراين براي تعيين معياري جهت اندازه گيري كار سيستم، تحلیل گر سیستم ناچار به بررسي نتايج بسياري از فعاليت هاي سيستم است. به علاوه بايد به خطاپذيري خود اذعان نموده در پرتو شواهد و تجربيات، نظريههاي خود را اصلاح كند.
با سلام و سپاس فراوان
واقعا از خواندن این مقاله کوتاه و سایر نوشته های شما در این سایت ارزشمند، لذت بردم. امیدوارم همیشه موفق باشید.